سه شنبه ۰۵ اسفند ۹۹ | ۱۳:۰۳ ۲۲ بازديد
1. انتخاب خوب بلد نیستیم . اغلب کسی را برای همزیستی انتخاب می کنیم که مشخصه های موردعلاقه ما را ندارد ، یا بسیار کم دارد .
اما تحت تاثیر حس های لحظه ای ، اختلال های هورمونی ، تعابیر غلط ، جوزدگی و ... انتخاب می کنیم .
بعد از مدتی ، آن حس لحظه ای که از بین رفت ، شروع می کنیم به یکی توی سر خودمان زدن و یکی توی سر آن بیچاره !
انتخاب خوب یعنی برگزیدن کسی که بیشتری شباهت را با ما دارد ، و بیشترین قدرت درک از شرایطمان را .
و متقابلا ، بیشترین شباهت و بیشترین درک را می توانیم نسبت به او داشته باشیم . و شباهت البته به معنای یکسانی نیست .
2 . نداشتن شناخت از خود !
اکثریت مطلق ما شناختی نداریم از آن چه هستیم و دوست داریم باشیم .
دمدمی مزاج و بسیار تندخو و تغییرناپذیریم ، اما تلاشی نمی کنیم برای آن که بدانیم واقعا "که هستیم؟"
شناختی نداریم از علائق خود ، از خواسته ها و نیازها ، و از آنچه در یک رابطه طلب می کنیم .
این فقدان شناخت در نهایت سبب می شود در هیچ رابطه ای دوام نیاوریم ، زیرا تعریفی از حس خوشبختی نداریم .